وب 3، می تواند کلید ورود به شاه راه بازار رمزارزی باشد! - وبلاگ

وب ۳، می تواند کلید ورود به شاه راه بازار رمزارزی باشد!

وب ۳ به احتمال زیاد در آینده‌ای نزدیک به سطح قابل توجهی از پذیرش و توجهات دست خواهد یافت، اما در حال حاضر، رقابت برای قانون‌گذاری متمرکز رمزارزها نیز در حال افزایش است. اکنون دقیقا زمانی است که تمرکززدایی و متمرکزگرایی با تمام قدرت در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند.

سال ۲۰۲۱، با توجه به وقایع مختلفی همچون اعطای عنوان «کلمه سال» به توکن‌های قابل تعویض (NFTها)، محبوبیت فایننس غیرمتمرکز (DeFi) در رسانه‌های جریان غالب و قرارگیری بسیاری از شرکت‌های رمزارزی در سرفصل اخبار مختلف، که در طی این سال اتفاق افتادند، سال بسیار مهمی برای حوزه رمزارزها به شمار می‌رود. بخشی از این موضوع، بدون شک، به دلیل تأثیراتی است که ویروس کرونا بر اقتصاد داشته؛ سرمایه‌گذاران همواره به دنبال راه‌های جدیدی برای تنوع بخشیدن به سرمایه خود بوده‌اند و کار در خانه نیز زمان آزاد بسیاری را برای تحقیق در مورد بسترهای جدید در اختیار آن‌ها گذاشته است. بنابراین، بسیاری از این سرمایه‌گذاران نیز تصمیم گرفتند که به حوزه رمزارزها وارد شوند.

همچنان که مباحث مربوط به این حوزه، از بیت‌کوین (BTC) آغاز شد و به سایر پروژه‌های رمزارزی مانند ارتقاء شبکه اتریوم و ارزهای دیجیتالی بانک مرکزی یا همان CBDCها گسترش یافت، میزان پذیرش رمزارزها توسط جریان غالب نیز در حال حاضر رشد چشمگیری را تجربه کرده است. با وجود تمام موارد ذکر شده، اکنون پروژه دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند حوزه رمزارزها را به خوبی در زندگی روزمره همگان دخیل نماید و این پروژه، نسخه جدید وب، یعنی وب ۳ است.

وب ۳ چیست؟

وب ۳، بازتاب بخشی از آینده اینترنت است که در آن کاربران به جای تکیه بر کسب‌وکارهای خصوصی بزرگ یا سازمان‌های دولتی متمرکز، عملیات مورد نظر خود را به‌صورت غیرمتمرکز به انجام می‌رسانند.

این موضوع برای بسیاری از فعالان حوزه تکنولوژی، به عنوان گام منطقی بعدی برای اینترنت تلقی می‌شود و مفهوم آن تا حدی بر بنیاد کاستی‌های نسخه‌های وب ۱ و ۲، از جمله تمرکز قدرت در جبهه نهادهای متمرکز و مسائل مربوط به حریم خصوصی پایه‌گذاری شده است.

پیش از این نیز پروژه‌های مشابه بسیاری -از جمله پروژه MakerDAO که به دنبال ایجاد یک سیستم مالی جهانی غیرمتمرکز جامعه محور بوده- با پروژه‌های پیرامون وب ۳، در فضای رمزارزها و دیفای وجود داشته‌اند. با افزایش محبوبیت حوزه دیفای در سال ۲۰۲۱، پروژه‌ها و پروتکل‌های بسیاری به بازار راه یافتند که همگی در تلاش بودند تا مزایای بیشتری از این حوزه را برای جوامع به ارمغان آورند. در بستر وب ۳ نیز، پروتکل‌هایی مانند Nereus به منظور حل مسائل مربوط به حاکمیت منصفانه و تجربه کاربری (UX) طراحی شده‌اند؛ مسائلی که همواره به عنوان مشکلات اصلی وب ۲ تلقی می‌شوند.

همانطور که به نظر می‌رسد، بستر وب ۳ و پروتکل‌های دیفای، پروژه‌هایی جدا از همند؛ اما این پروتکل‌ها، در واقع زمینه لازم را برای وب ۳ و پذیرش آن فراهم می‌کنند. گرچه هنوز تا به واقیعت پیوستن وب ۳ راه درازی باقی مانده، اما پروتکل‌هایی که در حوزه دیفای به بازار می‌آیند، نه تنها بخشی از نسخه بعدی وب را با خود به همراه دارند، بلکه فرصت‌هایی را نیز برای کسب بازخورد و اعمال تغییرات در راستای اطمینان از میزان و نحوه کاربردپذیری بستر وب ۳ فراهم می‌کنند.

اما آیا این، واقعاً به معنای آن است که رمزارزها نیز به عضوی از «جریان غالب» بدل خواهند شد؟

مسلماً بله!

تا ماه ژانویه سال ۲۰۲۱، حدود ۴.۶۶ میلیارد کاربر فعال اینترنت در سراسر جهان وجود داشت و تبدیل شدن وب ۳ به بستر پیش فرض تمام این افراد، به معنای آن است که هر یک از کاربران اینترنت، خواسته یا ناخواسته، به طور روزانه از فناوری بلاکچین و رمزارزها استفاده خواهد نمود. با این حال، اکنون مسئله اصلی در این است که اصلاً ظاهر وب ۳ چگونه خواهد بود؟ همچنین، پروژه‌ای جامعه محور بودن وب ۳ نیز به معنای آن است که نسل بعدی اینترنت همواره یک مسیر ثابت را دنبال نخواهد کرد. به این ترتیب، برخی معتقدند که به دلیل وجود بعضی مسائل فنی و فقدان مسیر و آینده‌ای واضح، پذیرش گسترده وب ۳ نیز در میان جوامع امری دشوار خواهد بود.

آیا پذیرش رمزارزها در میان جریان غالب ممکن است؟

در عین حال که استفاده از رمزارزها از زمان آغاز پاندمی کرونا در حال افزایش بوده، سرعت رشد تعداد دارندگان جدید کیف پول‌های رمزارزی روندی نزولی را آغاز کرده است. این امر نیز نشانگر آن است که هنوز هم چیزی وجود دارد که روند پذیرش این حوزه در میان جریان غالب را متوقف کرده. در این میان نیز، با وجود آنکه انتظار برای راه‌اندازی بالقوه وب ۳ به عنوان یکی از دلایل این توقف تلقی می‌شود، اما از سوی دیگر، می‌توان قانون‌گذاران دولتی را عامل کمکی دیگری در راستای ورود رمزارزها به جریان غالب در نظر گرفت.

دسترسی بازار جهانی به رمزارزها تا به حال، به دلیل پیچیدگی و نوسانات بالای این دارایی‌ها، زیاد آسان نبوده است؛ اما از زمان راه‌اندازی و ارائه محصولات رمزارزی در دسترس‌تر، مانند استیبل‌کوین‌ها، دبیت کارت‌های رمزارزی و یا محصولات حوزه دیفای، نظرات پیرامون این حوزه نیز بسیار تغییر کرده‌اند.

علی‌رغم مزایای فراوانی که حوزه رمزارزها و دیفای می‌توانند ارائه دهند، برخی از مردم به دلیل عدم نظارت دولت و یا یک نهاد مرکزی، هنوز هم در مورد این بازار تردید دارند، که البته این امر نیز بسیار قابل درک است. اما اگر دولت‌ها نیز قانون‌گذاری رمزارزها را آغاز کنند، آیا رمزارزها به جریان غالب ورود خواهند کرد؟

بر اساس شواهدی که مشاهده شده، پاسخ مطمئناً بله است؛ این حوزه، در کشورهای دارای مقررات جامع برای حوزه رمزارزها، مانند سنگاپور، یا کشورهایی که به شدت طرفدار رمزارزها هستند، مانند ال‌سالوادور و یا تونگا، در میان «جریان غالب» پذیرفته شده و اکنون، تنها در کشورهایی که هنوز مواضع خود در مورد رمزارزها را تعیین نکرده‌اند، از جمله ایالات متحده، در حاشیه باقی مانده است.

قدم بعدی

در حالی که احتمال می‌رود قانون‌گذاری‌های دولتی و راه‌اندازی وب ۳، حوزه رمزارزها را به جریان غالب وارد کنند، هر دو به طور بالقوه این قدرت را دارند که آینده رمزارزها و دیفای را نیز شکل دهند و تصمیم بگیرند که قدم بعدی این حوزه در چه مسیری بوده و به کجا ختم خواهد شد.

در وب ۳، تأکید بر تمرکززدایی، دور کردن داده‌ها از قدرت‌های مرکزی و استفاده از نیروی هوش مصنوعی برای دسترسی کامل به اینترنت برای همگان و بدون نیاز به تکیه بر مشاغل بزرگ است. ساختار فعلی اینترنت، به دلیل نظارت و تبلیغات استثمارگرانه، همواره بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است. اما راه‌اندازی وب ۳، ویژگی‌های حریم خصوصی و ناشناس بودن را با زندگی روزمره کسانی که این ارزش‌ها را به عنوان مزایای اصلی فناوری رمزنگاری تلقی می‌کنند، هم‌سوتر خواهد ساخت. همچنین لازم به ذکر است، امکان فعالیت کاربران بدون کنترل مرکزی، همواره از اهداف اولیه ایجاد بیت‌کوین بوده است.

اما در مقابل، اگر تعداد بیشتری از دولت‌ها، استفاده از رمزارزها را در قالب چارچوب‌ها و مقرراتی متمرکز قانون‌گذاری کنند، این امر تمرکزگرایی بیشتری را به دنبال خواهد داشت که این تمرکزگرایی، دقیقاً بر خلاف اهدافی است که توسعه‌دهنده بیت‌کوین، ساتوشی ناکاموتو، برای این فناوری در نظر داشته است.

در این میان حتی چندین کشور نیز، اخیراً در مورد راه‌اندازی ارزهای دیجیتالی بانک مرکزی خود یا همان CBDCها، که تحت کنترل یک دولت مرکزی هستند، اطلاعاتی را منتشر کرده‌اند که این امر نیز، به نوعی با اهداف اصلی حوزه رمزارزها و بلاکچین در تضاد خواهد بود.

به عنوان مثال، به نظر می‌رسد که دولت بریتانیا با ایجاد گروه دارایی‌های دیجیتالی و رمزارزی جدید، برنامه‌های خود را یک گام فراتر برده تا فعالیت‌های خود در زمینه نوآوری را، در عین قانون‌گذاری این حوزه، افزایش دهد. در حالی که این امر، امکان دسترسی آسان و بیشتر به مزایایی از جمله سرعت بیشتر در انجام تراکنش‌ها و هزینه‌های کمتر در باب استفاده از رمزارزها را برای فعالان این حوزه فراهم می‌کند (و در عین حال، نوسانات را نیز کاهش می‌دهد)، اما از سوی دیگر، رمزارزها را از اهداف مبتنی بر عدم تمرکز خود نیز دور می‌سازد.

فضای رمزارزها در حال حاضر بر سر دوراهی قرار دارد و نتیجه رقابت میان وب ۳ و قانون‌گذاران مرکزگرای دولتی، آینده این صنعت را شکل خواهد داد.

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − دوازده =