بازارهای مالی چه بعنوان جولانگاه سوداگران و معامله گران و چه بعنوان مکانی مناسب برای سرمایه گذاری همواره مورد توجه صاحبان سرمایه بوده اما سوالی که برای تازه واردین به این عرصه مطرح بوده است چگونگی و نحوه تصیم گیری فعالان و حرفهایهای این بازارها است. اصولا تجزیه و تحلیل قیمتها به دو شیوه صورت میگیرد روش اول بررسی چرایی تغییرات قیمت و عوامل تاثیر گذار بر تغییرات قیمتها که به تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال مشهور است و روش دوم تجزیه و تحلیل تغییرات و رفتار قیمت که تحلیل تکنیکال نامیده میشود .در اینجا قصد داریم تا با برخی از اصطلاحات و روشهای تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شویم.
فلسفه تحلیل تکنیکال :
تحلیل تکنیکال، با توجه به قیمت های گذشته و حجم مبادلات، حرکت های آینده قیمت را پیشبینی میکند. اساس این تحلیلها بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی و هندسی متمرکز است تا بدین گونه روندهای کوچک و بزرگ بدست آید. در این راستا فرصتهای خرید یا فروش از راه برآورد محدوده نوسانات بازار مشخص میشود. این روش تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال، خارجی، بازارهای بورس اوراق بهادار و بازار طلا و دیگر کامودیتیها کاربرد گسترده ای دارد.
تغییر قیمت در بازار فقط یک علت دارد و آن هم تغییر نسبت عرضه به تقاضا است بنابراین، وقایع به وسیله روان معامله گران، روی بازار مؤثرند نه به صورت مستقیم. به عنوان مثال با ورشکستگی بانک یک کشور ارزش پول آن کشور کاهش خواهد یافت که علت آن، ورشکستگی بانک نیست بلکه کاهش تقاضای خرید و افزایش تقاضای فروش پول آن کشور از طرف معامله گران پس از اعلام ورشکستگی بانک است. یا بعنوان مثالی دیگر چند هفته قبل سخنرانی رئیس جمهور چین در حمایت از ارزهای دیجیتال منجر به ایجاد جو روانی در خرید ارز دیجیتال و در نتیجه افزایش تقاضا و بالا رفتن قیمت ارزهای دیجیتال شد.
حال که اهمیت رفتار و روان معامله گران بر روند قیمت ها مشخص شد، اهمیت تحلیل تکنیکال بعنوان تحلیلی بر رفتار عمومی معامله گران در تعیین قیمت، ملموس خواهد بود. بطور خلاصه فلسفه تحلیل تکنیکال در نکات زیر خلاصه میشود:
- همه چیز اعم از تغییرات سیاسی و یا اقتصادی در قیمت های گذشته لحاظ شده است.
- قیمت ها بر اساس روندها حرکت میکنند.
- قیمتها رفتارهای خود را تکرار میکنند.
- این که چه اتفاق افتاده از این که چرا اتفاق افتاده مهم تر است.
- تغییرات قیمت تصادفی نیست .
انواع نمودار:
برای اینکه رفتار قیمت را مورد بررسی قرار بدهیم ابتدا باید با انواع نمودار آشنا شویم.
۱. نمودار خطی :
ساده ترین نوع نمودار است که از اتصال قیمتهای نهایی و متوالی تشکیل میشود .اکثر معامله گران بر این باورند که قیمت پایانی از اهمیت بیشتری برخوردار است لذا از این نمودار برای تجزیه و تحلیل خود استفاده میکنند . در زیر تصویر نمودار خطی را مشاهد میکنید.
۲. نمودار میله ای:
چنانچه به غیر از قیمت پایانی کلیه تغییرات قیمت از جمله باز شدن ,بالاترین ,کمترین را توسطه یک خط عمودی در صفحه نمودار ترسیم کنیم در واقع یک نمودار میله ای ترسیم کرده ایم . در تصویر زیر نمودار میله ای همان سهام نشان داده شده است .کاملا واضح است که نمودار میله ای اطلاعاتی بیشتری را در اختیار معامله گران قرار میدهد.
شمایی از یک نمودار میله ای :
قیمت آغازین بصورت یک زائده در سمت چپ میله و قیمت پایانی به همین صورت در سمت راست نمایش داده میشود.
۳. نمودار شمعی:
اما نوع دیگر از نمودارها که از محبوبیت بسیار زیادی در بین معامله گران برخوردار است نمودار شمعی نام دارد که توسط ژاپنی ها از سال ۱۶۰۰ میلادی توسط برنج کاران ژاپنی برای پیشبینی قیمت برنج مورد استفاده قرار می گرفت اما این روش توسط استیو نیسون در سال ١٩٩٠ در غرب مطرح گردید.
قیمت در این شمعها بصورتی نمایش داده میشود که فیتیله های پایین معرف کمترین قیمت و فیتیله های بالا معرف بیشترین قیمت و بخش مستطیلی آن معرف اختلاف قیمت باز شدن و بسته شدن قیمت میباشد . چنانچه بدنه شمع تو پر باشد معرف کاهش قیمت است پس بالای بدنه شمع قیمت باز شدن است و پایین آن قیمت پایانی و چنانچه شمع تو خالی باشد معرف افزایش قیمت است در این صورت پایین شمع قیمت آغازیین و بالای بدنه قیمت پایانی را نشان خواهد داد . الگوهای شمعی بسیار کاربردی و مفید میباشند که در آینده مفصل در این خصوص بحث خواهیم کرد . از نظر زمانی دقیقا مانند نمودار میله ای هستند.
تصویر زیر نمودار کندل در بازه زمانی یک روزه است.
مفهوم بازه زمانی و OHLD
اگر ما بازار مورد تحلیل خود را به بازههای زمانی متفاوت تقسیم کنیم، آنگاه با قیمتهای متفاوتی مواجه خواهیم شد. از این قیمتها، چهار قیمت برای تحلیلگران تکنیکال اهمیت بسزایی دارد. با درک این چهار قیمت در هر بازه زمانی میتوانیم بازار را روانشناسی کنیم.
تحلیلگران تکنیکال برای بررسی رفتار قیمت، بازار را به بازههای زمانی متفاوت تقسیم میکنند. برای مثال در بازار بورس تهران بازههای روزانه و هفتگی موردتوجه است. بدین معنی که سهم در آغاز معاملات روز، یک قیمت دارد و در پایان معاملات یک قیمت دیگر. در این حین هم، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت معامله نیز ایجاد میشود. با ترکیب این چهار قیمت، وضعیت کلی بازار را در آن روز معاملاتی میتوان فهمید و به روانشناسی بازار پرداخت.
در نمودارها، چهار قیمت سهم نمایش داده میشوند: اولین قیمت (Open)، بیشترین قیمت (High)، کمترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close).
در مورد انتخاب بازه زمانی، عواملی همچون نوسانات قیمت، عمق بازار و ساعاتی که اجازه معامله داریم، بسیار تاثیرگذار است. در بازارهایی که نوسانات بسیار شدیدی دارند و زمان فعالیت در آنها بیش از شش یا هفت ساعت است، از بازه زمانی یکساعته و یا حتی نیمساعته میتوان استفاده کرد. در نمودارها، چهار قیمت سهم نمایش داده میشوند: اولین قیمت (Open)، بیشترین قیمت (High)، کمترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close).
ازآنجاییکه قیمتها از مکانیسم عرضه و تقاضا به وجود میآیند، این چهار قیمت میتوانند متفاوت از هم و یا کاملا منطبق بر هم باشند. حتی این امکان وجود دارد که اولین قیمت با کمترین قیمت یا بیشترین قیمت برابر باشد. این سناریو برای قیمت بسته شدن نیز صادق است.
تا اینجا تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال رو یادگرفتیم و سه نوع نمودار مرسوم رو هم شناختیم. توی بخش های بعدی و آموزشها بیشتر از نمودار شمعی استفاده خواهیم کرد. خالی از لطف نیست که نمودار چند تا سهم از بازار بورس یا ارز دیجیتال رو نگاه کنید. منتظر بخش بعدی باشید …
خیلی عالی بود.لایک داره
خوبه ادامش چی شد؟
آموزش تحلیل تکنیکال – قسمت دوم: تعاریف اولیه حمایت و مقاومت